به  نام خدا

=======

قال رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : حاسِبوا أنْفُسَکُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا و زِنوها قَبلَ أنْ تُوزَنوا و تَجَهَّزوا للعَرْضِ الأکْبَرِ (1).پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : پیش از آن که مورد حسابرسى قرار گیرید، خود به حساب نفستان برسید و پیش از آن که سنجیده شوید، خود نفستان را در ترازوى سنجش بگذارید و براى آن حسابرسى بزرگ آماده شوید. {بحار الأنوار 70/73/26}
---
فیما رواه الجمهور عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال: «لولا تکثیر فی کلامکم و تمریج فی قلوبکم لرأیتم ما أری  و لسمعتم ما أسمع؛ این مطلب را بارها از جمله در این روایت که شیعه و اهل سنت آن را نقل کرده اند، گفته است:  اگر گرفتار سخن گفتن بسیار و آشفتگی قلوب نبودید، هر آینه هر آنچه من می بینم شما هم می دیدید و هر آنچه من می شنوم شما هم می شنیدید»{تفسیر المیزان، ج5 ، ص 270}
---
اذ یتلقى المتلقیان عن الیمین و عـن الشـمـال قـعـیـد(17)مـا یـلفـظ من قول الا لدیه رقیب عتید (18)و جاءت سکره الموت بـالحـق ذلک مـا کـنـت مـنـه تـحـیـد (19)و نـفخ فى الصور ذلک یوم الوعید (20)و جاءت کـل نـفس معها سائق و شهید (21) لقد کنت فى غفله من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدیـد (22)(کافى است به یاد آرى این معنا را که ) دو مامور ما در طرف راست و چپ او نشسته اعمال او را نگریسته (وثبت می کنند)--هیچ سخنى نمی گوید (و هیچ عملی انجام نمی دهد) مگر آنکه در همانجا مراقبى آماده است ( وان را ثبت وضبط می کند )--و سـکـرات مـرگ که قضاء حتمى خداست مى آید و به انسان گفته مى شود این همان بود که براى فرار از آن حیله مى کردى--و چـون در صـور دمـیـده مـى شـود بـه او مى گویند این ست آن روزى که بدان تهدید مى شدى--و هر فرد که به عرصه قیامت مى آید یک نفر از پشت سر او را مى راند و یک نفر هم گواه با او است--بـه او گـفـتـه مى شود این وضع که مى بینى در دنیا هم بود اما تو از آن در پرده اى از غفلت بودى ما امروز پرده ات را کنار زدیم و دیدگانت امروز تیزبین شده است(سوره ق 17الی22 )
---
کلا سوْف تَعْلَمُونَ‏(3) ثُمَّ َکلا سوْف تَعْلَمُونَ‏(4) کلا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ‏(5) لَترَوُنَّ الجَْحِیمَ‏(6) ثُمَّ لَترَوُنهَا عَینَ الْیَقِینِ‏(7) نه ، این ها دردی را از شما دوا نمی‏کند و به زودی خواهید فهمید-- نه ، مطمئنا به زودی خواهید فهمید--نه ، باز تاکید می‏کنم که اگر به علم الیقین می رسیدید-- آن وقت دوزخ را به حقیقت (درین عالم) می دیدید--(اگر نکردید ونمی کنید در قیامت ) آن وقت به عین الیقینش مشاهده خواهید کرد(4الی7تکاثر)
---
وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ-- و َبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِلْغَاوِینَ-- وَقِیلَ لَهُمْ أَینَ مَا کُنْتُمْ تَعْبُدُونَ(الشعراء 90الی 92)(در آن روز) بهشت برای پرهیزکاران نزدیک می‌شود، و دوزخ برای گمراهان آشکار می‌گردد، و به آنان گفته می‌شود: «کجا هستند معبودانی که آنها را پرستش می‌کردید...
---
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا; مردم در خوابند، هنگامی که مردند بیدار می شوند.{بحارالانوار ج 50، ص 134}
---
یوم یتذکر الانسان ما سعى (35) و برزت الجحیم لمن یرى(نازعات/36)
---
و‍َ جیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإِنْسانُ وَ أَنّی لَهُ الذِّکری(فجر/29)

==========

بسم الله

خداوند سبحان و اهل بیت عصمت در قالب انذار وتبشیر خبر از واقعیت های فعلی یا حوادث بعدی می دهد  از جمله 1_خبر از امکان مشاهده بسیاری از امورات غیبی در همین عالم 2_گزارش رصد شدن شما توسط موکلین خیر وشر 3_گزارش وصف الحال بشر در برزخ و قیامت اعم از حسرت یا شادمانی 4_گزارش حوادث بسیار بزرگ و بسیار تلخ وشیرین در برزخ و قیامت 5_خبر از آشکار شدن حوادث جاری  فعلی در آینده 6_وغیره

برخی نکات مهم مستفاد از ایات وروایات شریفه اینهاست :

طرح نیاز به محاسبه ؛ طرح نیاز به آمادگی جامع و مداوم ؛ طرح موثر نبودن انتباه در قیامت و... به بیان دیگر خداوند در قالب این ایات وروایات می خواهد بفرماید آهای بشر دو پا خودت در این دنیا قائم و قیم به مصالح خویش باش بجای اینکه محاسبه شوی خودت محاسبه گر خود باش این کمال است ؛ بجای اینکه پائیده  شوی خودت مراقب اعمال خویش باش این کمال است  ؛ بجای اینکه در قیامت به عین الیقین برسی در همین عالم در اثر بندگی خودت به علم الیقین برس این کمال است ؛

بجای اینکه در برزخ و قیامت تیز بین شوی در همین عالم نسبت به مصالح خویش ریز بین و تیز بین باش و این کمال است ؛ بجای اینکه بعد کنار رفتن پرده ها در قیامت؛ آنچه انبیا می دیدند ومی شنیدند دیدی وشنیدی وبه یک علم دردناک وحسرت افرین برسی  در همین عالم از کثرت کلام وکثرت دل مشغولی اختیارا دست بکش و این کمال است ؛ قبل ازین که بی میل خود میرانده شوی؛ درهمین عالم و اختیارا با شروع واتمام مراتبی؛در دار دنیا و با همین بدن و در قالب تقید روح به همین بدن عنصری؛ اختیار دار مرگ خویش باش و این کمال است ؛

 تمام این انذارها وتبشیرها و تمام این تشریفات اعم از نظارت ملائک و شیطنت شیاطین و مکائد نفس و ثبت اعمال توسط دهها مرجع حاضر دیگر و اعلان چنین شئونات ومراتبی به تو برای این است که تو بیدار شوی و بفهمی و درین یقظه استوار بمانی عقیدتا و عملا که امتحانی هست ومسابقه ای هست و امکان سقوط در هلکات یا خصوصا امکان نیل به درجاتی هست تا اختیارا و در همین عالم محاسبه ومراقبه و مکاشفه و مشاهده ی خود را شروع وبه اتمام برسانی و همچون مخلصین از غیر او و این مقدمات لازمه در همین عالم فارغ و مشغول کار او شوی و بتوانی خود وارث خود شوی و این کمال است.

لهذا توسط دیگران محاسبه شدن وپائیده شدن و توسط دیگران مرده شدن و توسط دیگران پرده خیال تو پاره شدن و بعد از وقوع وقایع در قیامت آنها را به عین الیقین مشاهده کردن و با زوال شهوت ها و رفع موانع تیز بین شدن که هنر نیست که کمال نیست و کاش فقط کمال نبود کاش فقط هنر نبود بلکه گرفتاری ست  ؛ افتادن از سیادت و بزرگی ست ورود به درکات خسر است اگر نداشتیم لفی خسر شاید می شد گفت اخرش نرسیدیم وتمام

 نه درد این است که من وشما چنانچه نرسیم در درکات وچاه ها و لجن زارهای خسر غوطه وریم لحظه به لحظه در مرداب خسر غوطه وریم و چنانچه مراتب ضعیفی از آمنوا و مراتب ساده ای از عمل صالح را تلبس کرده ایم در همان حد از خسر خارج شده ایم به همان عمق از لج زار خسر رهیده ایم  ما یومن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون(106/یوسف) بیانگر این است که حتی بهشت هم برویم درد بی خدائی با ماست لکن بعد صدها وصدها موقف رنج اور در برزخ وقیامت که گذرانده شد با پرده ای از کریمیت الهی این درد برای اهل بهشت پوشانده میشود

لذا حتی مرجع تقلید زمان باش و از ازل تا ابد نامت به نیکی و دیانت ببرند اما صرف محاسبه شدن و مراقبت شدن و میرانده شدن وتمام مراتب بعد برای من وشما عینا نقص وگرفتاری و رعب و رنج و بیچارگی ست اگر کسی نتواند مسائل ذکر شده را شخصا واختیارا و در همین عالم خاکی شروع و تتمیم وتکمیل کند خصوصا اگر چیزکی از حقیقت علم ومعنویت چشیده باشد به یک علم دردناک و یک رنج بی انتها و یک تلخی بی پایانی دچار می شود که تا ته ته ته دل ش جاری ست و آن درد نیافتن و نرسیدن به خود خداست.

 لذا اگر کسی اختیارا و در همین عالم به این مرحله نرسد حقیقت و شلاق  تا عمق جان ِ و انی له الذکری؟؟ شب وروز ثانیه به ثانیه بر او نواخته می شود (که البته تسامحا می گویم ثانیه به ثانیه چون در برزخ و قیامت به نحوی و خصوصا جهنم که زمان ش پایانی ندارد وهر تلخ کامی تا انتها باقی ست بلکه فقط برای اینکه نفس عادت و رنج ش کم نشود مکررا عذاب های مختلف و پیاپی و متنوع و جدیدی بر جسم وجان شخصی که به خود خدا نرسیده آشکار می شود و این عذاب از خارج نمی آید از دل ِ نرسیدن به رضوان خدا از درون نرسیدن به خود خدا آتش و رنج ونکبت بیرون می ریزد عذابی از جای دیگری مطرح نیست )

لذا خداوند سبحان و اهل بیت عصمت لحظه به لحظه وخط به خط وسطر به سطر انذارها وتبشیرهایشان این کلمه ست که ای انسان ای عزیز درین امت مرحومه خودت قائم به مصالح خویش باش و آنهم با قدم اختیار و در همین عالم تا بتوانی قطره ای از دریای کمال الهی را در همین جا بچشی و اگر اقدام نکنی و یا نرسی اگر هزار هزار بار با هزار مقراض از هزار رنج متنوع وپیاپی تکه تکه شوی برایت از آن یوم الحسره وانی له الذکری آسان تر خواهد بود. والسلام

=========

{پی نوشت: البته متون فراوان نثر ونظمی هست در باب هر کدام از احادیث یاد شده از جمله موتوا قبل ان تموتوا که بطور مثال خود دو شعر ذیل نزدیک 40 نکته مفید  دارد که بخاطر دوری از اطاله کلام آن را به فرصت دیگری می سپاریم.}
---
بمیر از باطل و زنده به حق باش/چو هستی طالب حق زین نسق باش
خوشا وقت کسی کو پیش از مرگ/شود بیدار و سازد مرگ را برگ
بدانی گر بمیری اندرین تو/که موتوا این بود قبل ان تموتوا (شبستری)
---
جان بسی کندی و اندر پرده‌ای/زانک مردن اصل بد ناورده‌ای
تا نمیری نیست جان کندن تمام/بی کمال نردبان نایی به بام
چون ز صد پایه دو پایه کم بود/بام را کوشنده نامحرم بود
چون نمردی گشت جان کندن دراز/مات شو در صبح ای شمع طراز
تا نگشتند اختران ما نهان/دانک پنهانست خورشید جهان
گرز بر خود زن منی در هم شکن/زانک پنبه‌ی گوش آمد چشم تن
گرز بر خود می‌زنی خود ای دنی/عکس تست اندر فعالم این منی
عکس خود در صورت من دیده‌ای/در قتال خویش بر جوشیده‌ای
هم‌چو آن شیری که در چه شد فرو/عکس خود را خصم خود پنداشت او
نفی ضد هست باشد بی‌شکی/تا ز ضد ضد را بدانی اندکی
این زمان جز نفی ضد اعلام نیست/اندرین نشات دمی بی‌دام نیست
بی‌حجابت باید آن ای ذو لباب/مرگ را بگزین و بر دران حجاب
نه چنان مرگی که در گوری روی/مرگ تبدیلی که در نوری روی
مرد بالغ گشت آن بچگی بمرد/رومیی شد صبغت زنگی سترد
خاک زر شد هیات خاکی نماند/غم فرج شد خار غمناکی نماند
مصطفی زین گفت کای اسرارجو/مرده را خواهی که بینی زنده تو
می‌رود چون زندگان بر خاکدان/مرده و جانش شده بر آسمان
جانش را این دم به بالا مسکنیست/گر بمیرد روح او را نقل نیست
زانک پیش از مرگ او کردست نقل/این بمردن فهم آید نه به عقل
نقل باشد نه چو نقل جان عام/هم‌چو نقلی از مقامی تا مقام
پس محمد صد قیامت بود نقد/زانک حل شد در فنای حل و عقد
زاده‌ی ثانیست احمد در جهان/صد قیامت بود او اندر عیان
زو قیامت را همی‌پرسیده‌اند/ای قیامت تا قیامت راه چند
با زبان حال می‌گفتی بسی/که ز محشر حشر را پرسید کسی
بهر این گفت آن رسول خوش‌پیام/رمز موتوا قبل موت یا کرام
هم‌چنانک مرده‌ام من قبل موت/زان طرف آورده‌ام این صیت و صوت
پس قیامت شو قیامت را ببین/دیدن هر چیز را شرطست این
تا نگردی او ندانی‌اش تمام/خواه آن انوار باشد یا ظلام
عجز زنجیریست زنجیرت نهاد/چشم در زنجیرنه باید گشاد
پس تضرع کن کای هادی زیست/باز بودم بسته گشتم این ز چیست
سخت‌تر افشرده‌ام در شر قدم/که لفی خسرم ز قهرت دم به دم
از نصیحتهای تو کر بوده‌ام/بت‌شکن دعوی و بت‌گر بوده‌ام
یاد صنعت فرض‌تر یا یاد مرگ/مرگ مانند خزان تو اصل برگ
سالها این مرگ طبلک می‌زند/گوش تو بیگاه جنبش می‌کند
گوید اندر نزع از جان آه مرگ/این زمان کردت ز خود آگاه مرگ
این گلوی مرگ از نعره گرفت/طبل او بشکافت از ضرب شگفت
در دقایق خویش را در بافتی/رمز مردن این زمان در یافتی(مولوی)

====

روز نوشت: برخی دوستان بزرگوار مطالبی از حقیر و دوستان صمیمی مون؛ تلقی کردن و نفس همین تعلم و ثبت ش ارزشمنده اما انتشار عمومی چنین مطالبی نیاز به تایید اجمالی مجدد داره چرا؟ 1_ممکنه در فلان مساله مطلب مثلا ده باب داشته باشه که متعلم مثلا سه باب ش رو تلقی کرده باشه و طبعا نظر مصاب؛ نیاز به احاطه به کل اون مطلب داره 2_ممکنه مطلب رو خوب متوجه نشده باشه 3_ ممکنه اون مطلب قائم به شخص خاص یا مفید به حال علمی یا معنوی شنونده بوده باشه و طرح عمومی ش از جهاتی غیر کامل و گاهی مضر به حال سایر مستمعین باشه 4_مکالمات عرفی و مکتوبات طرفینی و محدود نیاز به ویرایش و دسته بندی خیلی منظمی نداره در حالی که انچه برای عموم مطرح میشه حتی المقدور از جهت ادبیاتی و تنظیم کلمات ضوابط خاص خودش رو لازم داره 5_وغیره   الغرض ما ازین که دوستان بزرگواری برخی مطالب رو با حسن نیت و وزحمت و خیر خواهی نشر بدن خوشحالیم لکن اعتبار جامع الاطراف او نیاز به رویت وتایید اجمالی مجدد او داره. موفق ومسعود باشین.